۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

دختر مقاوم ایران زمین (علی کلایی)


روزهای و شبهای بیدار بودن و کار کردنهایت به خیر. آن روزگاری که با عشق به حقوق انسانها تمام تلاشت را می کردی تا حقی از انسانی پایمال نشود. آن روزهایی که تمام نصیحتهای مصلحت اندیشان را نادیده گرفتی برای مبارزه برای برابری و آزادی همه انسانها.

و امروز در بندی. در بند شیادان که حتی جسارت بردنت به بند عمومی را هم ندارند. زیرا می دانند شیوا در بند هم یک مبارز حقوق بشری است. در شب رحلت پدر حقوق بشر نیم قرن معاصر ایران به بندت بردند. در قفست کردند. زجرت دادند که از آرمانت دست برداری اما برنداشتی و من باور نمی کنم نقل قولها واقعیت داشته باشد و دختر مقاوم ایران زمین موضع غیر حقوق بشری بگیرد. این محال است که شیوای ما همان شیوای ایستاده بر آرمانی است که می شناختیم.

و هنوز در بندی. مدعیانی که متخلص به نامهای عزیزاند بدانند که در زندان نیز نه ایشان زندان بان و شیوا و شیواها زندانی که شیوا و شیواها آزادند و این مدعیان دروغین زندانی جهل و بی خردی خویش اند.

امروز بیش از 5 ماه است که در بند جهل و جور زمانه ای. اما بدان خواهرم! این بند پیدار نیست. صبح رهایی نزدیک است و شاهین برابری و آزادی همه ایران در انتظار به آغوش کشیدن این ملک اهورایی است. صبح نزدیک است و نور در حال تابیدن. چه کوردلان بخواهند و چه نخواهند.

0 نظرات:

ارسال یک نظر